از فناوری اطلاعات برداشت های متفاوتی وجود دارد. در نگاه محدود فناوری اطلاعات دلالت به بخش فناوری سیستم های اطلاعات دارد که شامل سخت افزار، نرم افزار، پایگاه داده ها، شبکه ها و دیگر تجهیزات مورد استفاده در سیستم ها است. بنابراین از این دیدگاه فناوری اطلاعات جزیی از سیستم اطلاعات است. در نگاه وسیع تر فناوری اطلاعات تسهیل کننده سیستم های اطلاعاتی، کاربران و مدیریت سازمان است.
با ورود فناوری اطلاعات به دنیای کسب و کار بکارگیری آن در تسهیل فرآیندهای عملیاتی و نیز کمک به تصمیم گیرندگان آغاز گردید. به طوری که در سازمان های نوین فناوری اطلاعات جزء لاینفک فعالیت ها است. سیستم اطلاعات مدیریت نیز که به طور سنتی به صورت دستی شکل می گرفت و در سازمانها در شکل های مختلف رایج بود با ورود فناوری اطلاعات به عنوان ابزار زیرساختی توانست تغییرات چشم گیری را تجربه نماید. سیستم های پردازشی سنتی به سیستم های مکانیزه تبدیل شدند و به مرور با بهره گیری از امکانات رشد یافته فناوری اطلاعات سیستم هایی طراحی شدند که علاوه بر پردازش ها در تحلیل ها نیز سازمان را یاری نمودند و در نهایت سیستم های خبره که می توانند تمامی مراحل فرآیند تصمیم گیری را مانند انسان خبره انجام دهند. بنابراین فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت سیستم های اطلاعات مدیریت نوین نقش برجسته ای در توسعه و رشد آن داشته است.
رابطه میان فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعات را می توان به صورت زیر مدلسازی کرد:
داده – اطلاعات و دانش
داده ها عناصر واقعی، ویژگی و یا خواصی هستند که یک شیء پدیده و یا رخداد را تشریح می کنند. داده از تعاملات درون سازمانی و یا از طریق موجودیت های خارج از سازمان مانند مشتریان، تامین کنندگان و … تولید می شود.
اطلاعات داده هایی است که پردازش، سازماندهی و ترکیب شده اند تا آگاهی بیشتری را به فرد منتقل کنند. اطلاعات به شکل قابل درک برای گیرنده پردازش می شود و دارای ارزش خاصی برای شرایط یا موقعیت تصمیم گیرنده است.
اطلاعات موجودیتی ملموس و ناملموس است که به کاهش عدم اطمینان در وضعیت یا شرایط می انجامد. مثلا پیش بینی شرایط آب و هوا موجب کاهش عدم اطمینان یا ابهام در مورد وضعیت هوا می شود. اطلاعات ماده خاصی برای تصمیم گیری به منظور خلق دانش جهت پیشبرد امور سازمان های مدرن است.
دانش سطح بالاتری از شناخت را نشان می دهد که شامل قواعد، الگوها و تصمیمات است. در سطح بالای دانش خرد (wisdom) مطرح می شود که دانش، تجربیات و مهارت های تحلیلی در انسان را به کار می گیرد تا دانش جدیدی را برای مواجهه با یک شرایط و یا سازگاری با آن فراهم آورد.
اطلاعات مفهومی است که از طریق آن انسان حقیقت یا ذهنیتی را درک و یا بیان می کند. تجمع حقایق، رخدادها، تجارب در طول زندگی افراد و ثبت آن در حافظه امکان زیست افراد را در جامعه فراهم می آورد.
مدیریت دانش به عنوان یک رشته علمی جدید، سازوکارهای لازم را به منظور مدیریت نظام یافته دانش که در سازمان ها به وجود می آید و انباشته می شود را فراهم می آورد.
دانش مجموعه ای سیال از تجارب، ارزش ها، اطلاعات محتوایی و مهارت هاست که چهارچوبی را برای ارزیابی و به کار گیری تجارب و اطلاعات جدید را فراهم می آورد. دانش در ذهن فرد ایجاد و به کار گرفته می شود. در سازمان ها دانش به شکل اسناد و مدارک قوانین، دستورالعمل ها، روش ها، اقدامات و ارزش هایی وجود دارد.
دانش را غالبا به دو نوع دانش تصریحی و دانش ضمنی تقسیم می کنند. دانش تصریحی را چیزهایی که به طور شفاف و تعریف شده و دانش ضمنی را چیزهایی که به صورت باز بیان نشده ولی به گونه ای غالب گردیده است، تعریف کرده اند.
دانش تصریحی دانشی است که می توان آن را مشاهده کرد و در ارتباط بین افراد مشترک است. مثلا طرح استراتژیک یک سازمان را می توان به دانش ضمنی سازمان تلقی کرد. دانش ضمنی الگوهای ذهنی مدیران در تصمیم گیری ها و یا شیوه های ارتباطی افراد است که به سهولت نمی توان آن را شناسایی و به عنوان یک الگو در سازمان دنبال کرد.
دیدگاه خود را بنویسید