بهبود مستمر یکی از راهبردهای نوین مدیریت، برای افزایش روزافزون سطح کیفیت خدمات و کالا در تمامی بازارها و کسب و کارهای مختلف است.

 

دیگر عصر ایده آل گرایی بسر رسیده و امروزه مصرف کنندگان و سرویس گیرندگان، به درستی از این امر آگاهی یافته اند که طلب کردن محصولی بی نقص و دارای انعطاف که به صورت فوری – آن هم در فضای پرشتاب رشد فناوری ها – تامین شود، دیگر خردمندانه نیست؛ در برابر آن انتخاب تولید کننده یا سرویس دهنده ای که توان طرح ریزی و هدایت اقدامات اصلاحی مکرر و متوالی را داشته باشد، به مراتب امری عاقلانه تر به نظر می رسد. به طور قطع و بر اساس ذات متغیر محصولات یا خدمات مبتنی بر نرم افزار، بهبود و توسعه مداوم و توام با تعالی در کیفیت، یکی از نیازهای جامعه مخاطب این بازار است و بدیهی است برای نیل به چنین هدفی، چارچوب های متعددی بر مبنای بهروش ها، تدوین و به کارگیری شود. اساس بیشتر این روش ها، بر مبنای چرخه های تکرارشونده (iterative) و متوالی (incremental) در طرح ریزی بهبود و توسعه موردنظر است؛ به گونه ای که چابکی لازم در جهت تحقق خواسته های مخاطبان را نیز محقق می کند. به بیان دیگر، به جای پیمایش برنامه ای مبتنی بر انجام کل توسعه و بهبود مورد درخواست در قالب پروژه ای مطول، آن را به گام هایی مجزا، کوتاه تر و دارای خروجی مشخص تقسیم می کنند. به یاد داشته باشیم که این تقسیم بندی به هیچ عنوان نافی جامعیت و کمال محصول مورد هدف نیست، بلکه موجب می شود در گام هایی سبک تر، دستاوردهایی کوچک تر اما قابل ارایه از آنچه در هدف غایی موردنظر است، تحصیل شود که تجمیع این آوردها، مالا محصول موعود را خلق می کند. بی گفت‌و‌گو پیداست که یکی از صفت ممیزه این سازوکار یا چارچوب، انعطاف پذیری قابل توجه آن است که می تواند به چابکی موردنیاز نیز منجر بشود. از چالش های پذیرفته شده در روش های نوین توسعه و بهبود نرم افزار، این است که مشتری یا سرویس گیرنده ممکن است در هر زمان از مسیر اقدامات اصلاحی، خواسته خود را تغییر داده یا نیاز خود را با نیازی دیگر تعویض کند؛ به این ترتیب زلزله ای مداوم در روند توسعه محصول در حال وقوع است.
ساختارهای سازمانی متبوع چنین اسلوبی نیز به فراخور اهداف آن باید سبک و سیال باشند تا بتوانند پیماینده برنامه هایی سریع الوصول و نه چندان بزرگ باشند. ارتباطات روزانه و رودررو در جهت هماهنگی میان اعضای تیم توسعه و بهبود نرم افزار (در لایه های طراحی، تولید، تست، تعمیم و غیره) نمی تواند – و نباید – از ساختارهای سازمانی ایستا یا سنتی تبعیت کند.